اللهم عجل لولیک الفرج

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

اگر در "زندگی" خود "مشکل" دارید کلیک کنید

21 اسفند 1393 توسط آذرمگين

اگر در “زندگی” خود “مشکل” دارید کلیک کنید

مشکل دنیا سختی هایی دارد که اجتناب ناپذیر است. شما این سختی ها را اضافه کنی راحت تر زندگی می کنی. صبح ها ورزش کن، جمعه صبح ها کوه برو و … چاره ای نیست! می خواهیم یک روایت بسیار کوتاه و عمیق از امیرالمومنین علی(علیه السلام) که در “غررالحکم” نقل شده را به شما تقدیم کنیم ولی در ابتدا مقدمه ای برای آن ذکر می کنم. روایت 3 کلمه بیشتر نیست اما تعریفی کامل از دین به ما ارائه می دهد. دین در جامعه ای جا پیدا می کند که این جامعه 2 معرفت کلیدی را پیدا کرده باشد: یکی این که اساسا دنیا چه جایگاهی است؟! دوم این که کاری که انسان باید در این دنیا انجام دهد چیست؟ دنیا محل خوشی نیست؛ محل ناخوشی است. خوشی هم در آن هست اما اصل در دنیا بر این است که این خوشی و نا خوشی طوری با هم تلفیق شوند تا آدم زیاد خوش نگذراند. البته وقتی آدم دارد شنا می کند، باید هر چند دستی که می زند بیاید بالا و یک نفسی بگیرد. “ان مع العسر الیسری"، یعنی آدم بعد از سختی به آسانی می رسد اما بعد از آن دوباره به سختی می افتد. همراه با اسر، یسر هم هست اما گویا آسانی فرع است و عسر و سختی اصل است. در قرآن داریم که “لقد خلقت الانسان فی کبد” ما انسان را در سختی آفریدیم. البته این را فقط به مومنین نمی فرماید بلکه به کل انسان ها می فرماید. شما در یک سعی توام با زجر هستید، توام با خدا؛ سپس خدا را ملاقات خواهید کرد. بلا برای مومن است! کسی نزد امام صادق(علیه السلام) آمد و گفت: ممکن است مومنین دچار بیماری های بد شوند؟! آقا فرمودند: بله. گفت: جذام چه طور؟ آقا فرمودند: بله. امام فرمود: اساسا اصل بلا برای مومن است. این چه سوالی است؟! این رکن اولی است که باید در ذهن ما باشد که بدانیم آمده ایم برای سختی. اگر ازدواج کردیم باید بدانیم که، ازدواج وارد شدن به یک سلسله سختی های جدید است. برخی از مشکلات در زمان امام عصر(عج) هم باقی می ماند، منتها مردم در آن زمان شعور بالایی دارند و درست با مشکلات برخورد می کنند. قرار نیست که دنیا تبدیل به آخرت شود! قرار نیست که آیات قرآن درباره دنیا عوض شود و این قرآن مربوط باشد به زمانی که آقا تشریف نیاوردند و حالا که حضرت ظهور کرده اند باید این قرآن را کنار گذاشت! ما نباید به دنبال دنیای خیالی باشیم رکن دومی که باید در ارتباط با حیات بدانیم این است که برای زندگی خوب داشتن در میان این سختی ها چه باید کرد؟! خودمان باید سختی هایمان را اضافه کنیم خب خداوند یک سری از نعمات را ما نداده؛ به هر کس یک سری چیزهایی نداده تازه آن چیزهایی را که داده هم خیلی اوقات می گیرد. برای این که بتوانیم در این دنیا خوب زندگی کنیم، باید سختی ها و مشکلاتمان را زیادتر کنیم. تعجب نکنید! بله باید مشکلاتمان را زیادتر کنیم! می پرسید چگونه؟ اگر شما می خواهید زندگی خوبی داشته باشید تا آن لذت اندکی که در آیاتی مانند “ان مع العسر یسری” آمده ؛ یعنی لذتی اندک در میان سختی های بسیار؛ را درک کنید، باید سختی های خود را اضافه کنید. مثلا اگر غذا جلوی شما گذاشتند نخورید. در روایات آمده که آن 2-3 لقمه ی آخری که دارید سیر می شوید را نخورید؛ یعنی قبل از سیر شدن دست از غذا خوردن بکشید. یا نگاه حرام نکنید، یا لقمه حرام نخورید. خلاصه اینکه دنیا سختی هایی دارد که اجتناب ناپذیر است. شما این سختی ها را اضافه کنی راحت تر زندگی می کنی. حواسمان باشد اگر کسی برای رای آوردن و یا هر علت دیگری آمد و گفت من برای شما هرچه بخواهید از رفاه فراهم می کنم بدانید دروغ می گوید چرا که اصلا قانون دنیا این است که دنیا دار مشکلات است و این به دولت و حکومت ربطی ندارد. راهنمایی اگر دولت، دولت آقا امام زمان هم باشد باز همین است. حضرت امام می فرمود: برخی از مشکلات در زمان امام عصر(عج) هم باقی می ماند، منتها مردم در آن زمان شعور بالایی دارند و درست با مشکلات برخورد می کنند. قرار نیست که دنیا تبدیل به آخرت شود! قرار نیست که آیات قرآن درباره دنیا عوض شود و این قرآن مربوط باشد به زمانی که آقا تشریف نیاوردند و حالا که حضرت ظهور کرده اند باید این قرآن را کنار گذاشت! ما نباید به دنبال دنیای خیالی باشیم. حال می رویم سراغ روایتی که در ابتدای بحث وعده اش را داده بودیم: روایتی که گفتم را برایتان می گویم: امیرالمومنین حضرت علی(علیه السلام) تعریفی از دین ارائه می دهند و می فرمایند: “الشریعه ریاضت النفس” شریعت یعنی برنامه ای برای ریاضت نفس. یعنی اگر می خواهی به خود ریاضت دهی لازم نیست که مانند مرتاض های هندی کارهای وحشتناک کنی. دین بر آدم منت می گذارد و به او برنامه ریاضت می دهد. اگر بخواهیم سختی بکشیم، این برنامه می خواهد. برنامه ریاضتی دین چیست؟ همان که می گوید نگاه حرام نکن، چون اگر نگاه حرام زیاد شود، ناسلامتی بیشتر می شود. یادمان باشد گناه مثل دومینو می ماند که زندگی را تباه می کند. برنامه ریاضتی دین این است که همان فامیل هایی که دوستشان ندارید را بیشتر تحمل کنید (صله رحم کنید) تا خداوند روزی شما را بیشتر کند. به پدر و مادری که اذیت می کنند احترام بگذار و به رویشان لبخند بزن تا خداوند به تو بچه هایی بدهد که به آنها افتخار کنی و عمرت زیاد شود. برنامه ریاضتی دین، به زن می گوید شوهرت را تحمل کن و به او محبت کن، دلش را به دست بیاور والا خانواده از بین می رود. دین راه حل های فوق العاده ای می دهد. مثلا می گوید سر نماز به فکر دنیا نباش. روزی 5 مرتبه که آن را جمع بندی کرده و 3 بارش کرده ایم؛ به در خانه خدا برو و بگو من الان بابا نیستم، مامان نیستم، بدهکار نیستم، آینده ندارم و … من الان عبد و بنده تو هستم بین الطلوعین نخواب. اگر بخوابی تا شب بد حالی. غذا را سر شب بخور، تا بین شام و خواب فاصله بیفتد. و هزاران برنامه ی دیگری که دین به ما عرضه می کند. وقتی توجه کنیم می بینیم که ما بیشتر از هرچیزی حتی نان شب به دین نیاز داریم. چون دین برنامه ریاضت نفس به ما می دهد. جامعه با دین به سعادت می رسد. کدام جامعه سراغ دین می رود؟ جامعه ای که دو رکنی که ذکر شد را پذیرفته باشد: این که دنیا محل سختی است و این که اگر بخواهیم راحت تر این سختی ها را تحمل کنیم باید ریاضتی طبق برنامه دین بکشیم. یادمان باشد اگر نشاط بیشتری می خواهیم به سراغ برنامه ریاضتی دین برویم: هر کس نشاط بیشتری می خواهد تا غصه و غم از زندگی برود باید زیاد یاد مرگ کند! وصیت نامه نوشتن عمر آدم را زیاد می کند و به آن برکت می دهد. دین راه حل های فوق العاده ای می دهد. مثلا می گوید سر نماز به فکر دنیا نباش. روزی 5 مرتبه که آن را جمع بندی کرده و 3 بارش کرده ایم؛ به در خانه خدا برو و بگو من الان بابا نیستم، مامان نیستم، بدهکار نیستم، آینده ندارم و … من الان عبد و بنده تو هستم. در این حالت روح انسان ری استارت می شود. اگر سعی کنی مدتی این گونه نماز بخوانی چیز دیگری می شوی! نماز عرفانی نمی خواهد بخوانی اما سعی کن اگر چیزی به ذهنت می رسد آن را پس بزنی. ریاضت های دین اصلا سخت نیست. جسم و روح آدمی با آن شاداب می شود. حرف های دین برای خودمان است، اگر آن ها را انجام دهیم از خداوند کریم حتی پاداش هم خواهیم گرفت.

 1 نظر

آیت الله بهجت (ره):

20 اسفند 1393 توسط آذرمگين

آیت الله بهجت (ره):

از ما، عمل چندانی نخواسته اند!

مهم تر از عمل کردن، “عمل نکردن” است!

تقوا یعنی “عمل گناه را مرتکب نشدن!

همه میپرسند چه کار کنیم؟

من میگویم: بگویید چه کار نکنیم؟

و پاسخ اینست:

گــــــــنــــــــــــاه نــــکــنــیــد.

شاه کلید اصلی رابطه با خدا ” گــنــاه نــکــردن ” است.                      

 نظر دهید »

ایران فدک شماست مادر

18 اسفند 1393 توسط آذرمگين

 

 

ايران فدك شماست مادر…….

 1 نظر

درود بر خاندانی که حتی در مقابل تحریم آب هم سازش نکرد

18 اسفند 1393 توسط آذرمگين
 

لبیک یا حسین…                      

 نظر دهید »

مناظره فوق العاده زیبا یک شیعه با ابوحنیفه(اثبات شیعه)

18 اسفند 1393 توسط آذرمگين

مناظره فوق العاده زیبا یک شیعه با ابوحنیفه
نقل شده دو نفر از شیعیان در گذرگاهی از بغداد به مجلس بزرگی رسیدند.
پرسیدند: این مجلس متعلّق به کیست؟
گفتند: مجلس درس امام اعظم ابوحنیفه است.
راوی حکایت می‌گوید: رفیق من که اسمش فضل بن حسن بود و مردی متعصّب در مذهب شیعه، و در عین حال آدمی بحّاث و با اطلاع از مبانی مذهب بود، گفت:
من می‌روم و با این مرد مباحثه می‌کنم و تا او را ملزم و مجاب نکنم از این مکان نمی‌روم.
گفتم: این عالم بزرگی است و از عهدۀ بحث با او بر نمی‌آیی.
گفت: من معتقد به مذهب حقم و حق، مغلوب نمی‌شود.

وارد مجلس شدیم و نشستیم و در یک فرصت مناسب، فضل از جا برخاست و گفت:
ایها العالم، من برادری دارم که رافضی است (یعنی شیعه است) و من هر چه می‌خواهم به او بفهمانم که ابوبکر بعد از پیامبر اکرم، افضل امّت و خلیفۀ به حق بوده قبول نمی‌کند و می گوید: علی بن ابیطالب، افضل و خلیفۀ به حق است. شما یک دلیل قاطعی به من یاد بدهید که به او بفهمانم و او را به راه راست بیاورم.

ابوحنیفه گفت: به برادرت بگو بهترین و روشن‌ترین دلیل این است که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله، همواره در میدان‌های جنگ، آن دو بزرگوار (ابوبکر و عمر) را کنار خود می‌نشاند و علی را مقابل نیزه و شمشیر دشمن می‌فرستاد! و این نشان می‌دهد که آن دو نفر، محبوب پیامبر بوده‌اند و چون آن حضرت می‌خواسته که آنها بعد از خودش جانشین باشند آنها را حفظ می‌کرد!
و چون علی را دوست نمی‌داشت، طردش می‌کرد؛ و به میدان می‌فرستاد تا کشته شود و این بهترین دلیل بر افضلیت ابوبکر و عمر است!

فضل گفت: بله من این را به برادرم می‌گویم. ولی او از قرآن به من جواب می‌دهد که خداوند فرموده است:
«خداوند، مجاهدین را بر قاعدین و نشستگان برتری داده و اجری بزرگ برای آنان آماده است»
و به حکم این آیه، علی چون مجاهد بوده افضل از ابوبکر و عمر است که قاعد بوده‌اند.

ابوحنیفه گفت: به او بگو از این بهتر می‌خواهی که ابوبکر و عمر قبرشان کنار قبر پیامبر و چسبیده به قبر آن حضرت است؛ در حالی که قبر علی از قبر پیامبر دور افتاده و در عراق است!

فضل گفت: بله این را هم به برادرم می‌گویم. امّا او می گوید: آن‌ها غاصبانه در کنار پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله، دفن شده‌اند!
برای این که خداوند فرموده است:
«ای مؤمنان بدون اذن و اجازۀ پیامبر، داخل خانه اش نشوید…»
و می‌دانیم که رسول اکرم صلی الله علیه وآله در خانۀ خودش دفن شده و آن دو نفر بدون اذن در خانۀ آن حضرت دفن شده‌اند و محل دفن ایشان غصبی است.

ابوحنیفه که از این گفتگو سخت ناراحت شده بود تأمّلی کرد و سپس با لحنی تند گفت: به این برادر خبیثت بگو آنها غاصبانه در خانة پیامبر صلی الله علیه وآله دفن نشده‌اند! بلکه عایشه و حفصه که دختران آن دو بزرگوار و همسران پیامبر صلی الله علیه وآله بودند و از پیامبر صلی الله علیه وآله مهریه طلبکار بودند، پدرانشان را در مهریة خودشان دفن کردند!

فضل گفت: بله من این مطلب را هم به برادرم گفته‌ام، ولی او باز آیه‌ای برای من می‌خواند و می‌گوید: پیامبر صلی الله علیه و آله به همسرانش بدهکار نبوده است. برای اینکه خداوند فرموده است:
«ای پیامبر ما همسران تو را که مهرشان را پرداخته‌ای برای تو حلال کردیم»
طبق این آیه، پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله مهریۀ زن‌هایش را داده بود و وقتی که از دنیا رفت به زن‌هایش بدهکار نبوده است.

ابوحنیفه اندکی تأمّل کرد و گفت: به این برادرت بگو درست است که همسران پیامبر صلی الله علیه واله مهریّه طلبکار نبوده‌اند، اما سهم الارث که از ماتَرَک پیامبر داشته‌اند و ماتَرَک (یعنی آنچه پیامبر اکرم بعد از مرگش از خود باقی گذاشته) نیز همین خانه‌اش بوده و شرعاً سهمی هم از آن خانه به همسرانش می‌رسد و چون عایشه و حفصه وارث پیامبر صلی الله علیه وآله بوده‌اند پدرانشان را در سهم الارث خودشان دفن کرده‌اند و بنابراین غصبی در کار نبوده است!

فضل گفت: بله من این را هم به برادرم گفته‌ام. ولی او می‌گوید: شما آقایان سنّی‌ها مگر نمی‌گویید: پیامبر ارث نمی‌گذارد و خودتان حدیث نقل می‌کنید که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرموده است:
«ما پیامبران اصلاً ارث نمی‌گذاریم و هر چه از ما باقی مانده صدقه است»
پس طبق گفتة خودتان عایشه و حفصه سهم الارث نداشته‌اند. به همان دلیلی که شما حضرت فاطمه علیها سلام را از فدک محروم کردید و گفتید: پیامبر صلی الله علیه وآله، ارث نمی‌گذارد آن دو همسر نیز نباید ارث ببرند. آیا دختر از پدر ارث نمی‌برد اما همسر از شوهر ارث می‌برد؟!
حالا بر فرض بپذیریم که آنها سهم الارث داشته‌اند، مگر نه این است که میّت اگر فرزند داشته باشد، سهم الارث زوجه‌اش یک هشتم ماتَرَک می‌شود، در این جا تمام ماتَرَک پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله، یک حجره (اتاق) بوده که وقتی آن، تقسیم بر هشت شود یک قسمت از آن هشت قسمت تقسیم می‌شود میان همسران پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله که نُه نفر بوده‌اند! و در نتیجه سهم هر یک از عایشه و حفصه به قدر یک وجب هم نمی‌شود! پس چگونه آن دو هیکل بزرگ در یک وجب زمین جا شده‌اند؟!

سخن که به اینجا رسید، ابوحنیفه حسابی از کوره در رفت و با لحنی خشم آلود فریاد کشید: این مرد را بیرون کنید! این خودش رافضی است و اصلاً برادر هم ندارد.

اسناد:
- الفصول المختاره ، سیّد مرتضی ، ص۷۴ ، کنز الفوائد ، ابو الفتوح کراجکی ، ص ۱۳۵ – احتجاج طبرسی ج۲ ص۱۴۹ و …
- خزائن _ ملا احمد نراقی به تحقیق، تصحیح و تعلیق حضرت علامه حسن زاده آملی

 2 نظر
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 23
اردیبهشت 1404
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

اللهم عجل لولیک الفرج

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • امام حسین
  • حجاب
  • حدیث
  • شعر
  • نماز
  • شهادت
  • امام علی
  • امام زمان
  • رهبری
  • سخن بزرگان
  • اصفهان
  • ازدواج موفق
  • کلام معصوم
  • وهابیت
  • جانباز
  • دعا
  • دعا
  • شیعه

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

آمار

  • امروز: 34
  • دیروز: 0
  • 7 روز قبل: 27
  • 1 ماه قبل: 827
  • کل بازدیدها: 25226
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس